محل تبلیغات شما

شنیده اید خیلی از ن می گویند که:

-شوهرم برای ناهار نیامد، منم ناهار نپختم.

- شوهرم مسافرت، وقتی بیاد می روم آرایشگاه

- شوهرم خونه نیست، لباس های کهنه مو می پوشم.

البته در مردها هم این نوع گفتار با شدت ومیزان و نوع متفاوتی دیده می شود شاید بیشتر در خصوص فرزندانشان.

- مثلا دکتر نرفتم تا برای بچه م فلان چیز را بخرم.

این گفتار نشانگر چیست؟

آیا از فرهنگی نمی آید که همیشه برای مهمانشان اتاقی ویژه داشته اند و هر چیز خوب را برای روز مهمانی و . می گذاشته اند؟ (این موضوع منافاتی با تکریم مهمان ندارد که برعکس در جهت احترام مهمان نیز می باشد). 

آیا اینها نشانگر این نیست که در مرحله وابستگی مانده ایم؟ انگار بدون دیگران ما هیچ هستیم. آیا این را نشان نمیدهد که ما خودمان را با دیگران تعریف و دوست داریم؟ آیا حرمت نفسمان را به حضور دیگران و عوامل بیرونی مرتبط نساخته ایم؟!

به ما یاد ندادند و یاد نگرفته ایم که به خودمان ارزش و احترام قایل بشویم. خودمان را دوست داشته باشیم و حتی در خلوت و تنهایی خودمان هم به نیازهای خودمان مهربانانه پاسخ بدهیم. یاد نگرفته ایم تا وقتی با خودمان خوشحال نیستیم و حالمان خوب نیست با همسر و دیگران هم حالمان خوب نخواهد بود. یاد نگرفته ایم شرط اصلی ارتباطات موثر و مفید خود دوستی و خود پذیری. 

نظر شما دوستان عزیز چیست؟ لطفا با ما همراه باشید. سپاس از مهرتان

اگه بچه دار بشی ...

یک نکته از یک رمان (همسفران نوشته استاد محمد رضا بایرامی)

فداکاری از جنس خیانت

خودمان ,دیگران ,شوهرم ,یاد ,نگرفته ,هم ,نگرفته ایم ,یاد نگرفته ,حالمان خوب ,ناهار نپختم ,خودمان را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گنجینه ی بهترین اشعار